نظریه زمان چیست؟

طیق نظریه زمان ، زمان نیز مانند دیگر موجودات هستی از آفرینش‌های خداوند تبارک و تعالی است که همواره حرکتی به جلو (آینده) دارد، زمان اهمیت‌های متنوع با نقش های سلسله مراتب دار و طبقه‌بندی شده، سرعت و شتاب، افق و طول‌ های متنوع برای پدیده‌ها دارد.

زمان بستر تولد، رشد، تکوین و اضمحلال تمام پدیده‌هاست. هر پدیده‌ای خصیصه‌های زمانی خاص خود را دارد. اگر چه زمان هر پدیده بر مرکب زمان سوار است لیکن در شاهراه اصلی زمان شکل می‌گیرد اما براساس تقدیر هر پدیده از اراده خداوند با ویژگی‌های زیر نشأت می‌گیرد.

۱) مرتبه. زمان دارای مرتبه‌های یک، دو، سه و نظیر اینها است. هر چه درجه مرتبه زمان بالاتر رود بر پیچیدگی و تنوع رفتار زمانی پدیده افزوده می‌شود. لذا نوسانات زمانی هر پدیده دامنه‌ای از سطح ساده و خطی تا سطح پیچیده و غیرخطی دارد.

۲) طبقه. زمان طبقه‌بندی دارد. طبقه جلوه دوره‌های مختلف حیات هر پدیده است مانند انسان که دوره جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و مانند اینها دارد، البته دوره‌های فکری انسان یا پدیده‌ها نیز طبقه‌بندی خاص خود را دارد.

۳) سلسله مراتب. زمان در هر طبقه دارای سلسله مراتب عمودی و طیف افقی است. مانند ساعت روز، هفته، ماه، سال و نظیر اینها، ساعت به اجزای دقیقه، ثانیه و نظیر اینها تقسیم می‌شود.

۴) سرعت. زمان با حرکت رو به جلو سرعت دارد، این سرعت میزان حرکت پدیده را شکل می‌دهد. ترکیب پدیده‌ها براساس سرعت‌های مختلف شکل می‌گیرد.

۵) شتاب. سرعت زمان دارای سرعت تغییر و تحول ویژه است؛ شتاب میزان تغییر سرعت (تندی یا کندی آن) را نشان می‌دهد.

۶) افق‌های کوتاه‌ و بلندمدت. دامنه، سطح زمان و طول جهت زمان را افق گفته که هر پدیده‌ای با وسعت و جهت رو به جلو برای خود، افق با میزان کشش پذیر خاص به وجود می‌آورد.

۷) طول. طول عمر زمانی هر پدیده، میزان ماندگاری آن را نشان می‌دهد. تنوع طول متناسب با وضعیت بقایی هر پدیده است؛

۸) کمیت و کیفیت. زمان واحدهای سنجش و اندازه‌گیری دارد. با این واحدها می‌‌توان سنگینی یا سبکی و نیز کیفیت زمان را مشخص ساخت. از این‌رو، زمان هر پدیده، دارای لایه‌ای با کیفیت زندگی در آن لایه‌ها است

۹) حرکت دوار. زمان در مسیر حرکت به آینده، حرکت دورانی (چرخشی) خود را از شرایط آن پدیده اخذ  می کند، حرکت دوار، نمایشی از سرنوشت پدیده‌ها و تکرار وقایع در شرایط جدید آتی است؛

۱۰) نیروی پیش برنده و باز دارنده. زمان دارای عناصر مثبت و منفی است که از رقم خوردن تقدیر مرحله‌ای هر پدیده شکل می‌گیرد لذا زمان حرکت پدیده را به سمت سپری کردن طول عمر آن به صورت روان و تسهیل کنندگی، پیش برنده کرده یا آن را سخت و همراه با مشکلات، بازدارنده از حرکت به سوی نمو و تکامل می‌نماید؛

۱۱) شرایط و وضعیت مرتبط. زمان جلوه‌ای از شرایط عمومی و اختصاصی هر پدیده در وضعیت‌هایی است که برای آن به وجود می‌آورد؛

۱۲) معیار سنجش و آزمون حالات. زمان قدرت اندازه‌گیری کیفیت، ابعاد و حالات هر پدیده و صحنه‌گردان آزمودن پدیده‌ها است؛

۱۳) شعاع بازتاب نیات، گفتار، رفتار و عملکرد. زمان نمایش‌گر کیفیت حالات نیات، نوع رفتارها و عملکرد برخاسته از نیات است؛

۱۴) بستر روشن‌گر علل و آثار (علت‌ها و معلول‌ها). زمان با گذر خود علل بروز وقایع و نشانگر آثاری است که از عملکردها نمایان می‌شود؛

۱۵) ماهیت و تمایل. پایداری و بقای زمان بر نگهداری حق، حقیقت، طرفداری از آن و آشکار ساختن حقایق موجودات و آثار ناشی از آنها است؛

۱۶) آشکارکنندگی و پنهان‌گری. زمان، قدرت نمایش ظاهر و باطن (درون) و تطابق این دو با یکدیگر را برای پدیده‌ها دارد. البته براساس نیت پدیده‌ها گاهی هم عملکردها را کتمان و آن‌ها را محو می‌نماید؛

۱۷) حافظه. حافظه زمان به قدمت تمام تاریخ عمودی و افقی حیات با خصوصیت به یادآوری و پرورش برای هر پدیده است؛

۱۸) جلوه نقش‌بند هستی و وجود. حیات در زمان نمایان می شود. زمان صحنه‌ای برای جلوه‌گری پدیده‌ها و نقش‌هایی است که آنها می‌توانند در طول عمر خود ایفا کنند؛

۱۹) به وجود آورنده. زمان، امکان ایجاد حیات، وقوع و بروز شرایط جدید، نقش، ساختار، سازوکار وعملکرد را به پدیده‌ها می‌دهد؛

۲۰) نشانگر راه. زمان هر پدیده راهی را که هر پدیده انتخاب کرده نشان می‌دهد؛

۲۱) بلوغ و اضمحلال. زمان جلوه‌ای از سطح و کیفیت بلوغ یا عقب‌ماندگی پدیده از رشد و نمو است؛

۲۲)میزان عمر. زمان نشانگر اندازه عمری است که هر پدیده طی کرده و نیز کیفیت، سبکی و سنگینی اندازهئعمر را نشان می‌دهد؛

۲۳) نشانگر فاصله‌ها. زمان فواصل پدیده‌ها را بر پایه سطح تکاملی آنها نشان می‌دهد؛

۲۴) مقیاس حرکت. از آنجا که زمان جلوه حرکت پدیده‌ها در بستر طول عمرشان است پیمانه سنجش، اندازه‌گیری و شمارش سطح، کیفیت رفتار و عملکرد پدیده‌ها تلقی می‌شود؛

۲۵) فرصت و عیار خلوص. زمان فرصت آفرین است و با ایجاد فرصت، عیار خلوص نیات، رفتار و عملکرد پدیده‌ها را نشان می‌دهد. نیت، موتور محرکه درونی است که سازنده رفتار است و عملکرد حاصل پیامدهای آن نیروی محرکه تلقی می‌شود.

۲۶) مهلت و نوبت دادن. زمان برای بروز نیات، نقش، رفتار و عملکرد پدیده‌ها، مهلت خاصی به آنها می‌دهد. در واقع، زمان به نوبت درصدد برمی‌آید که یکایک پدیده‌ها را مورد محک زنی قرار دهد و میزان خلوصشان را به آنها و نیز دیگران نشان دهد؛

۲۷) استمرار عمر. زمان با حرکت‌های جوهری خود اجازه بسط طول عمر یا کوتاه شدن آن را می‌دهد؛

۲۸) مرکب. زمان، مرکب حیات، تغییرات و تحولات است؛

۲۹) عصر و دوره. زمان هر پدیده عصاره شرایط، وقایع و تحول آن پدیده است. عصر و دوره نشانگر جمع شدن، پیچیده و فشردن شرایط، وقایع و تحول افراد، جوامع و علوم آن و نیز حاوی درس‌های عبرت‌آموز و حوادث تکان‌دهنده و بیدارکننده، نمایشگر سرنوشت گذشتگان و موجودات است؛

۳۰) مقیاس عقل. زمان، جلوه کیفیت عقل هر پدیده و واحد سنجش حیات وحالات زندگی آن بر پایه میزان عقل پدیده است.

نظریه زمان

 

نظریه زمان

نظریه زمان

از این‌رو، زمان دارای طول و عرض‌های بسیار متنوع است و زندگی هر پدیده‌ای در طول و عرض زمانی مختص خود جریان می‌یابد. هنگام وقوع هر واقعه‌ای زمان، برای آن سه حالت مقدم (راهنما، پیشرو، جلورو)، همزمانی و وقفه‌دار (تأخیری) به وجود می آورد. مدل رفتار تعامل خصیصه‌های زمان در شکل ۳، ارائه شده است.

حال، می‌توان قضایای زیر را برای زمان ارائه کرد:

اصل ۱٫ شناخت زمان نشانگر آگاهی انسان است؛ بنابراین، آگاه‌ترین اشخاص به روزگار، از حوادث آن تعجب نمی‌کنند.

اصل ۲٫ اشخاصی که زمان خود را بشناسند، آماج شبهه‌ها قرار نمی‌گیرند.

اصل ۳٫ اشخاصی که به زمان اعتماد کنند به زمین خواهند خورد.

قضیه ۱-۳٫ اشخاصی که به زمانه اعتماد ورزند و آن را امین دانند، زمانه به او خیانت خواهد کرد.

قضیه ۲-۳٫ اشخاصی که زمانه را بزرگ شمارند، زمانه آنان را خوار خواهد کرد.

قضیه ۳-۳٫ اشخاصی که بر زمانه بزرگی کنند، زمانه آنان را خوار و حقیر گرداند.

قضیه ۴-۳٫ هر که بر زمانه خشم گیرد، زمانه نیز وی را به خشم آورد.

قضیه ۵-۳٫ اشخاصی که به زمان پناه ببرند، زمانه آنها را به تسلیم وادار کند.

قضیه ۶-۳٫ با تغییر حکومت، زمانه نیز دگرگون می‌شود.

قضیه ۷-۳٫ کسی که خود را صاحب زمان بداند، زمانه به وی خیانت می‌کند.

قضیه ۸-۳٫ کسی که زمانه را ملامت کند، زمانه از او رضایت نطلبد.

قضیه ۹-۳٫ کسی که با زمانه سرگرم شود، زمانه نیز وی را مشغول سازد.

اصل ۴٫ عیب‌جویی از زمانه، عیب‌جوئی را به درازا کشد و ستیز با زمانه، زمانه خاک مذلت ببار آورد و تسلیم زمانه شدن، از زمانه امان نخواهد داشت.

قضیه ۱-۴٫ اشخاصی که با روزگار به ستیزند، هلاک شوند.

قضیه ۲-۴٫ اشخاصی که زمانه را سرزنش کنند، خود دچار خشم شوند.

قضیه ۳-۴٫ عیب زمانه ناشی از عیوب اشخاص است.

 

نظریه زمان

نظریه زمان