تعامل سه جانبه

اساس نوشتارهای این مقاله، نظریه‌پردازی است. نظریه‌، گزاره‌ای تعریف می‌شود که توانمندی تبیین پدیده، پیش‌بینی حالات و کنترل اعمال و رفتار آن را دارد. مطرح کردن مفاهیم و ایده‌ها در چارچوب نظریه و بسط ویژگی‌ها و سازوکارهای مرتبط هر نظریه، از اهداف مقاله است.

اگر چه نمی‌توان پیشینه یکپارچه‌ای را در تعامل این سه نظریه یافت اما هر یک از مباحث نظریه، پیشینه مستقلی دارند، لیکن درباره زمان کمتر می‌توان به مستندات صاحب‌نظران دست یافت. به هر حال، در این مقاله، سه موضوع: فهم و درک، زمان و آینده پژوهی به صورت علّی در تعامل با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مسئله اصلی مورد بحث، نحوه شکل دهی آینده براساس زیربناهای سازنده آن یعنی فهم و درک خوب و زمان‌شناسی است. بنابراین، برای نیل به نقشه ساختمان آینده پژوهی، ابتدا باید با نظریه فهم و درک و سپس با نظریه زمان آشنا شد.

زمان‌شناسی و استخراج آینده از درون زمان‌های گذشته و حال، سطح بالایی از توانمندی فهم و درک مناسب و مستدل می‌خواهد، هر میزان مهارت و توانمندی های فهم و درک صحیح بالا رود، آینده‌سازی هموارتر می‌شود. تعامل سه نظریه این مقاله در شکل زیر ، ارائه شده است.

مباحث پایه‌ای مقاله نیز تشریح این نظریه‌ها و تبیین خصیصه‌های مرتبط با آن ها بر پایه رویکرد کشف، طراحی و توصیف است.

 

تعامل سه جانبه

 

اگر چه آینده پژوهی صرفاً یک مفهوم با بار معنایی و سطح تحقق پذیری است لیکن راهبردی را نمایان می‌سازدکه بر پایه میزان شناخت و تحلیل از زمان قرار دارد. شناخت بر پایه سطح تفکر و یادگیری بروز می‌کند و حاصل فرایندهای داخل ذهن و ادراک قلبی است که برحسب سطح هوش اشخاص تبیین می‌شود و ممکن است در رفتارها نمود پیدا کند و عملکردهای آتی را شکل دهد.

عملیات ذهن و الهامات قلبی، انرژی‌ایی تولید می‌کند که با مشاهده و احساس، ادراک و تحلیل، جهت‌یابی می‌کند. ساختارگرایی در زمان شناختی، نگرش فکری ضابطه‌مند را شکل می‌دهد.

حرکت در زمان نیازمند شناخت فرایند ساختاری حرکت و زندگی است که با تصورگرایی و تصویرسازی آینده، راه آینده را ترسیم می‌کند. لذا، زمان، ساختار  و سازوکارهایی از فهم و درک را طلب می‌کند که تصویرپرداز است و اذهان و خطوط فکری اشخاص را می‌سازد.

یادگیری و کسب معرفت از فهم و درک، قدرت تصور آینده مطلوب و مورد انتظار شخص را ارتقا می‌بخشد. بنابراین، از اهداف مقاله می‌توان ارائه راهکارهای ارتقای مهارت تصور آینده و مشارکت در میزان تحقق پذیری آن را هم ذکر کرد.

 

تعامل سه جانبه

تبیین موضوع و مسئله تحقیق

اگر چه پیامد بسیاری از تصمیم‌هایی که در زمان گذشته و حال اخذ می‌شوند در آینده نزدیک و دور بروز می‌کنند و شکل زندگی آینده را می‌سازند اما جستجوی آینده‌های مورد انتظار می‌تواند مسیر تحقق پیامدهای مذکور را تغییر دهد و آنچه را که نیت‌ها و اراده‌ها خواستار آن است با تواصی به حق و شکیبایی، صبوری و استقامت برای خود، خانواده، سازمان و جامعه تحقق بخشد، اراده انسان‌ها به حدی است که با توسل به عملگرایی و خارق‌العاده بودن توانایی عینیت بخشیدن به نقشه‌های ذهن و الهامات قلبی را دارد.

تصور خواسته‌ها در قالب کلمه ها، تولید افکار و تأمل بر آن ها و مرور زمان‌دارشان، ابزار تحقق آینده مورد انتظار است. ذکر خواسته در زمان حال می‌تواند در صورت برنامه‌ریزی و فراهم کردن منابع و شرایط مرتبط، سطح توانسته‌ها و دانسته‌ها را تغییر و ارتقا بخشد.

آینده چیزی جز عملکردها نیست این عملکردها، همان اهدافی هستند که آشکار یا پنهان، خواسته یا ناخواسته در چارچوب امیدها و ناامیدی ها، باورها، اعتقادات و کارها تحقق می یابند.

بنابراین، بهترین راه پیش‌بینی آینده، طراحی و ایجاد آن است. ساختن آینده را بهتر است با گزینش رویدادهای محتمل دنبال کرد. از این‌رو، باید بتوان با واگذاری علایق نزدیک، به منافع دور و دیر پا دست یافت تا راه پیروزی را با دوراندیشی، بررسی نتایج و در طلب مطلوب ها بودن هموارکرد و بر این نکته واقف بود که اندیشه و تفکر، آیینه روشن‌گر راه منتخب است.

چشم‌هایی که آینده را می‌بیند و هوشی که آن را درک می‌کند می داند به دنبال چه چیزی است لذا به دنبال آن چیزی می‌رود که پیشاپیش در ذهن و فکر خود مرور کرده است. اگر به آنچه که درباره آینده خود اعتقاد پیدا می‌کنید پایبند باشید تا حدی آنچه را که در آینده رخ خواهد داد تعیین کرده اید. دانسته‌ها واقعیت‌هایی است که برای هر کس و در هر جا فقط در برهه‌ای از زمان صدق می‌کند و چه بسا در زمانی دیگر مصداق نداشته باشد.

اگر واقعیت را فقط در چشمان خود می‌بینید کاری خطرناک انجام داده اید زیرا با پذیرش آن واقعیت، امکان دیدن و شنود سایر ایده‌ها و پرورش دیگر اندیشه‌ها و تحقق واقعیت‌های متفاوت را از خود سلب ‌کرده اید. تغذیه منابع فکری نیازمند اطلاعات و دانش است.

اطلاعات را نباید خود فکر و دانش در نظر گرفت. آن دو، غذای روح و تفکراند. البته همواره باید فکر کرد تا ذهن خود را برای دانستن چیزهایی که نمی دانیم آماده و مساعد نگه‌داشت.

 

تعامل سه جانبه

تعامل سه جانبه

بنابراین، چارچوب و مبنای اکثر ایده‌های جدید از فرض کردن، افزودن، ترکیب یا اصلاح ایده‌های قدیمی و تصورات نو شکل می‌گیرد. آگاهی از نحوه دانا، هوشمند و سعادتمند شدن، سازوکارهای خاصی را در بطن فهم، درک و شناخت عمیق رویکردهای زمان جستجو می‌کند. البته پایبندی به اهداف لحظه ای و کوتاه‌مدت ، چشم بصیرت انسان را کور می‌کند.

انسان هدف پرست، محیط حال اطراف خود را به خوبی نمی‌بیند و به شخصی متعصب و تک بعدی مبدل می‌شود. تنها نباید هدف خود را باور داشت و وجود دیگر هدف‌ها را منکر شد. در این وضعیت فرد از دیدن تغییرات و تحولات محیط عاجز شده و منسوخ شدن گذشته را درک نمی کند.

باید از این دام، رها شد. ضروری است هدف های کوتاه‌مدت و بلندمدت را از هم تفکیک کرد و آنها را همانند فرضیه‌ها پنداشت. البته خواسته‌ها حکم دیوارهای سستی را دارند که هر آن با تغییر شرایط و امکانات احتمال فرو ریختن‌شان وجود دارد.

با گذر زمان و سیر ادوار سنی یک خواسته و باور، جلوه‌های اولیه خود را از دست می‌دهد. اهداف، ابزاری تلقی می‌شوند که راهنمای راه می باشند. بنابراین، مسایل این نوشتار، سؤالات زیر است که یافتن پاسخ برای آنها، هدف این تحقیق را شکل می‌دهد.

تعامل سه جانبه

– فهم و درک چی است و چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

– چه سازوکارهایی را می‌توان در فهم و درک پیدا کرد که ساختار آن را شکل می‌دهد؟

– راه ارتقای سطح فهم و درک چی است؟

– زمان چی است و چه ساختار، سازوکار، جوهره و خصیصه‌هایی دارد؟

– چه ارتباطی میان فهم و درک و زمان‌شناختی وجود دارد؟

– آینده پژوهی چه بستر و سازوکاری دارد؟

– از چه اصول و فنونی می‌توان برای آینده پژوهی استفاده به عمل آورد؟

– رویکردها و پیش فرض‌های آینده پژوهی چی است؟

– مدل آینده‌گرایی چه گام‌هایی با چه ویژگی‌ها دارد؟

– از چه آموزه‌هایی می‌توان در آینده پژوهی بهره‌گیری کرد؟

– ذهن و هوش چیستند و چه ارتباطی با هم دارند؟

– ذهن و هوش چه تنوع و طبقه‌بندی‌هایی دارند؟

– از چه راهکاری می‌توان برای پیوستگی عناصر و یافته‌های سوالات پیشین برای آینده پژوهی بهره‌گیری کرد؟

 

برای پاسخ‌گویی به سوالات سیزده‌گانه تحقیق، از روش تبیین و نظریه‌پردازی استفاده می‌شود. در واقع، مباحث این مقاله، در چارچوب سه نظریه فهم و درک، نظریه زمان و نظریه آینده پژوهی توصیف و تحلیل می‌شوند.