برنامه ریزي استراتژیک مقصد سازمان ها از نظر حجم، محتوا، شکل و پرداختن به جزئیات با هم متفاوت هستند. بیشتر کارشناسان و افراد صاحب نظر در مدیریت استراتژیک چنین می پندارند که مفاد مقصد سازمان در برنامه ریزي استراتژیک باید داراي اجزاي زیر باشد. پس از انجام مطالعات چهار گانه می بایست در ارتباط هر یک از اجزاي زیر عبارات مناسبی ارائه گردد و در نهایت با جمع بندي این عبارات بیانیه هاي ماموریت، چشم انداز و ارزش هاي سازمان تدوین گردد. 1. فلسفه وجودي (نقش در توسعه صنعت یا کشور): نقش سازمان در توسعه صنعت یا بخشی که در آن فعالیت می کند چیست؟ وجود سازمان چه کمکی به شکوفایی روندهاي پیرامونی و مربوط به آن می کند؟ در این جزء از مقاصد آرمانی سازمان باید نقش خود را در کشور به خوبی تعریف کند. 2. محصولات (کالا ها یا خدمات): مهمترین قسمت مقصد سازمان در سطح استراتژیک این است که براي همگان مشخص شود که نتایج حاصل از فعالیتها چیست. بنابراین باید عنوان شود که محصولات  (کا لاها و خدمات) عمده چه محصولاتی هستند؟ 3. مشتري: باید مشخص شود که مشتریان شرکت چه کسانی هستند؟ علاوه بر اینکه مشخص می شود که ما به چه کاري مشغول هستیم (یعنی چه کالایی را تولید یا چه خدمتی را ارائه می کنیم) همچنین باید مشخص شود که کالا ها و خدماتی که شرکت یا سازمان ارائه می کند براي چه کسانی می باشد (یعنی مشتریان چه کسانی هستند). برخی از سازمان ها ممکن است مشتري نداشته باشند و مفهوم ارباب رجوع یا ذينفعان براي آن ها تعریف بهتري داشته باشد. 4. بازار: علاوه بر اینکه مقصد سازمان، کالا ها و خدمات و مشتریان را معین م یکند باید مشخص کند که بازار هدف این سازمان چیست، در چه نوع بازار یا بازار هایی فعالیت می کند یا می خواهد به آنها وارد شود و محدوده و گستردگی جغرافیایی آن چقدر است. بنابراین باید نوع و گستردگی بازا رها مشخص شده و معلوم شود که در کجا رقابت انجام می شود؟ شناخت دقیق بازار ها و بیان آن در بیانیه ماموریت هم براي کارکنان و مدیران شرکت و هم براي سایر ذینفعان سودمند است. 5. تکنولوژي: سازمان باید با در نظر گرفتن وضعیت محیط، بازار، رقبا، مشتریان و سایر عوامل، تکنولوژي مناسب براي تولید کالا و ارائه خدماتی قابل رقابت در بازار را انتخاب کند. در این فرایند باید تلاش شود از تکنولوژي مناسب بهره گرفته شود تا هم کالا ها و خدماتی با کیفیت بالا و قابل رقابت در بازار هاي جهانی ارائه کند و هم نیاز هاي مشتریان به شکلی بهتر از رقبا برآورده شود. همچنین سازمان باید نوع تکنولوژي مورد استفاده خود را در بیانیه ماموریت عنوان کند چرا که از جنبه هاي مختلف می تواند براي داخل و خارج سازمان مفید واقع شود. حداقل اثر آن بر مشتریان جنبه تبلیغاتی بهره گیري از تکنولوژي مدرن می باشد.
برنامه ریزي استراتژیک
برنامه ریزي استراتژیک
6. توجه به بقاء، رشد و سودآوري: هر سازمانی در وهله اول باید توان تداوم حیات داشته باشد، پس باید همواره به فکر رشد و توسعه و پیش افتادن از رقبا باشد و در نهایت اینکه هر فعالیتی که انجام م یدهد و هر روندي که طی می کند باید به سود آوري بیانجامد تا بقاء و رشد شرکت را عملی کند. بنابراین در بیانیه ماموریت یا چشم انداز باید به این موارد مهم نیز توجه کافی مبذول شود. در این جزء از مقصد سازمان باید مشخص شود که سازمان با تعیین شاخص هاي رشد و بقاء خود می خواهد کدام آینده مطلوبی را هدف قرار دهد. در تعریف آن آینده باید ویژگی هاي درونی سازمان و جایگاه آن در قلمرو فعالیت خود مشخص گردد. 7. ارزش ها: در این جزء از مقصد آرمانی، باور هاي بنیادي، ارز ش ها، آرمان ها و  اولویت هاي اخلاقی اصلی بیان می شود. با توجه به اهمیت فلسفه شرکت در هدایت آن باید در بیانیه ارزش ها گنجانده شود. 8. شایستگی متمایز: معمولاً سازمان ها تلاش م یکنند تا نسبت به رقباي خود از مزیت رقابتی برخوردار باشند و براي اینکار باید به قابلیتی ویژه دست یابند. بنابراین باید در بیانیه ماموریت مشخص شود که شرکت داراي چه مزیت رقابتی یا شایستگی متمایز 4 می باشد؟ این قابلیت نیز همانند تکنولوژي مدرن می تواند در جلب توجه و اطمینان خاطر مشتریان و سرمایه گذاران بالقوه مفید واقع شود. زیرا آن چیزي را مورد تاکید قرار می دهد که فقط خود شرکت دارد و رقباي دیگر یا چنین توانمندي را ندارند یا دستیابی به آن دشوار است.
برنامه ریزي استراتژیک
برنامه ریزي استراتژیک
9. توجه به تصور مردم: تصویر ذهنی عمومی از سازمانها از اهمیت زیادي برخوردار است. چرا که تصویر ذهنی مثبت می تواند موفقیت را به ارمغان آورده و برعکس تصویر ذهنی منفی به هر دلیلی باعث ناکامی می شود. بنابراین سازمان همواره باید به فکر ایجاد تصویر ذهنی مثبت در عموم باشد. باید در بیانیه ماموریت مشخص شود که سازمان در خصوص مسایل اجتماعی، جامعه و محیط چه رویکردي را دارد. 10 . توجه به کارکنان: امروزه کارکنان بخاطر ارزشی که با فکر و عمل خود ایجاد می کنند از جمله مهمترین منابع بشمار می روند، بطوری که موفقیت در گرو برخورداري از نیروي انسانی توانمند می باشد. این نیرو ها براي بروز قابلیت هاي خود نیازمند توجه ویژه هستند. بنابراین سازمان ها باید از همه جوانب به فکر آسایش و رضایت کارکنان خود باشند و در بیانیه ماموریت خود نشان دهند که کارکنان به عنوان یک قلم دارایی ارزشمند براي شرکت به حساب می آیند. این امر تاثیر بسیار مثبتی بر کسانی دارد که می خواهند به عنوان نیروي انسانی وارد سازمان شوند و از توانمندي بالایی نیز برخوردارند. این مساله حتی می تواند بر روي مشتریان، اتحادیه هاي کارگري، نهادهاي دولتی و غیره اثرات مثبتی داشته باشد.
برنامه ریزي استراتژیک
برنامه ریزي استراتژیک
11 . چشم انداز: سرانجام، آخرین جزء مقصد آرمانی، تعیین چشم انداز مطلوب سازمان است. در این جزء سازمان موقعیت مطلوب خود را در قلمروي تخصصی و جغرافیایی خود در مقایسه با سایر سازمانهاي مشابه مشخص می کند. با در نظر داشتن آنچه که در قالب اجزاي مذکور تهیه شده است، این موارد را بصورت منسجم و با جملاتی روان و مرتبط بهم در کنار هم قرار می دهیم تا بیانیه ماموریت، چشم انداز و ارزش هاي سازمان به گونه اي قابل فهم تهیه شود. بیانیه هاي تهیه شده بایستی چندین بار بازبینی و مرور و ویرایش شده و مورد توافق اکثریت اعضاي سازمان و حتی برخی از ذینفعان قرار گیرد. به نظر می رسد که از این طریق می توان تا حدود زیادي مقبولیت آن را افزایش داد. پیش از تدوین و اجراي استراتژي باید بیانیه هاي سازمان به شیوه اي روشن تهیه شود. در فرایند تعیین ماموریت حتی الامکان باید تعداد بیشتري از مدیران مشارکت نمایند، زیرا مشارکت در تدوین تعهد را افزایش می دهد. یک روش متداول براي تعیین مقصد سازمان این است که نخست درباره مقصد سازمان با کمک مطالعات فوق الذکر مطالبی را انتخاب کرد و از مدیران خواست که براي آگاهی بیشتر آنها را بخوانند.
برنامه ریزي استراتژیک
برنامه ریزي استراتژیک
سپس از مدیران خواست که براي سازمان ماموریت بنویسند. آنگاه کمیت هاي از مدیران ارشد این نوشت هها را جمع آوري می کنند، آنها را اصلاح م ینمایند، مطالب اضافی را حذف می کنند و هر کجا لازم است مطلبی اضافه می نمایند و سرانجام یک گردهمایی تشکیل می دهند تا سند نهایی تهیه و مورد تایید همگان قرار گیرد. از آنجا که همه مدیران در تهیه این بیانیه ها نقش داشته اند و سند نهایی را مورد تایید قرار دا د هاند، سازمان می تواند این اطمینان را داشته باشد که آنها در امور مربوط به تدوین، اجرا و ارزیابی استراتژي هاي سازمان همکاري لازم را خواهند نمود. بنابراین، فرایند تعیین مقصد سازمان فرصت مناسبی بدست می دهد تا استراتژیست ها از حمایت همه مدیران سازمان برخوردار شوند. برخی از سازمان ها از گرو ه هایی از مدیران می خواهند که درباره ماموریت ارائه شده بحث کنند و آن را اصلاح نمایند. برخی از سازمان ها به هنگام نوشتن ماموریت راي ویرایش جمله ها و عبارت ها از مشاوران متخصص خارجی استفاده می کنند. پس از اینکه ماموریت، چشم انداز و ارزش هاي سازمان مرحله نهایی را طی کرد باید به بهترین شکل ممکن آن را به آگاهی همه مدیران، کارکنان و گروه هاي ذینفع خارج از سازمان رسانید. حتی برخی از سازمان ها براي اشاعه مفهوم ماموریت، چشم انداز و ارزش هاي سازمان شعارهاي تبلیغاتی، پوسترها و کاتالوگ هاي مناسبی تهیه کرده و در سازمان اقدام به برگزاري مسابقات و کنفرانس هایی در ارتباط با مقصد سازمان می کنند.